آرینآرین، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 10 روز سن داره

آرین مرد کوچولوی مامانی

سیزده ماهگیت مبارک گل پسر مامان

خوشگل مامانی حسابی این روزها شیطون شدی اصلا نمیزاری به کارهام برسم فقط دلت میخواد باهات بازی کنم ، همیشه هم دلت میخواد بری بیرون دور بزنی منم مجبورم به خاطر شما هر روز بیام بیرون . یا میریم پارک یا بعضی موقع میبریمت بازار غروب ها هم که همش با بابایی و باباعلی میری ماشین سواری ، بعضی وقتها هم میریم خونه دایی و عمه و مادرجونهااااا خلاصه نمیزاریم بهت بد بگذره شازده کوچولو  اینم عکسهای امروزته    اینم از الو گفتنت  خوشگل من بعد حموم   ...
12 مرداد 1393

این روزها

پسرک نازم  تو این روزهای گرم تابستونی حسابی کلافه ای به زور غذا بهت میدم وقتی هم که میخوابی بالشتشت خیس میشه حتی زیر کولر !!! دیشب یهو نمیدونم چی شد ساعت 4 صبح یهو با جیغ و گریه از خواب پریدی بدون اینکه چشماتو باز کنی گریه میکردی بابایی هم فورا بغلت کرد و انقدر دورت داد و انقدر نازت کرد تا اروم شدی نمیدونم چت شده بود منو بابایی نفهمیدیم شاید خواب بد دیدی شاید از چیزی ترسیدی ؟؟؟!! نمیدونم ولی هرچی بود دلت نمیخواست تو اتاقت بخوابی انقدر نازت کردیم تا تو بغل بابایی خوابت برد بعد گذاشتیمت رو تخت بین خودمون تا نترسی ما خیلی دوستت داریم اصلا طاقت نداریم اشکتو ببینیم دیشب کم مونده بود منو باباحمید هردو بزنیم زیر گریه ، اخی دل نداریم جوجه ی خوش...
7 مرداد 1393
1